سفارش تبلیغ
صبا ویژن
«بی گمان ابراهیم (خود به تنهایی) امتی مطیع خداوند وپاکدین بود و از مشرکان نبود .»، روایت شده است که وی آموزگار نیکی ها بود . [در تفسیر سخن خدای متعال]

بی وتن

Powerd by: Parsiblog ® team.
مگر میشود باور کرد(شنبه 87 تیر 29 ساعت 2:7 صبح )

میگویند باور نکن رفتن مهتاب را!

مگر میشود باور نکرد؟ عالم و آدم دیده اند و شنیده اند. خودش هم آمد و گفت که من دیگر نیستم.آیین عشق بازی عوض شده . دیگر آن زمان ها نیست که  مردم به پای عشقشان سالیان  سال بمانند و با نام یار عشقبازی کنند.گاهی  فکر میکنم چگونه میشود که:

 من عشق فعف ثم مات مات شهیدا(البته کتم هم در این جا فکر کنم وجود داشته باشد)

ما که عاشق بودیم این گونه نشدیم. هر چند که من پای همه چیز ایستادم. او هم قرار بود بایستد. مهتاب را میگویم.

 من حرفی نزده بودم  و خودش گفت برو.خودش گفت آینده ات را برای خودت نگه دار. خودش گفت به من فکر نکن. خودش گفت من تا آخر عمر...

اما آخری عمری نبود...

عمر من رفت. ارمیا تنها ماند و مهتاب به سویی دیگر شتافت.

همیشه دوست داشتم تا در آخر کار شخصیتی داشته باشم مانند داستانهای قدیمی. شخصیتی افسانه ای. حال معنای افسانه بودن را میفهمم.ارمیا هم برای داستان ها بود و مهتاب نیز لیلی داستان ارمیای معمر. ارمیا باید تنها میماند مانند فرهاد و مهتاب هم ...

نمیتوانم از مهتاب چیزی بگویم.

زندگی بی مهتاب برای ارمیا...

مگر معنا دارد؟؟؟

معنای این زندگی همان بی و تنی است.اصلاً اوج بی وتنی است.

امشب ای ماه تو  همدرد من مسکینی

آخر ای ماه تو بر درد دلم تسکینی


» ارمیا
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های وبلاگ
غر
آه
تقدیم به تو
دروغ
آذر
رفتی
دویدن
دلم...
ارحم
بی وتن تمام شد
شوکه شدم
از چه بگویم؟؟؟
جریان پیدا کرد
مرگ دل
جدایی
[همه عناوین(52)]

بازدیدهای امروز: 8 بازدید
بازدیدهای دیروز: 38 بازدید
مجموع بازدیدها: 49646 بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

» یاران دیرین «
» لوگوی دوستان من «
» اشتراک در خبرنامه «